هومان ، شیرین ترین فصل زندگی عاشقانه مامان و بابا

شیر مرد من تنها در خانه میماند

شیر مرد مامان امروز اولین باره که مجبور شدم مدت طولانی حدود دو ساعت تو خونه تنهات بذارم،یاد گرفتی تلفن رو جواب بدی و خودت رو با وسایلت مشغول کنی،دفعه پیش حدود نیم ساعت تنها موندی و هیچ مشکلی نداشتی،امروزم برخلاف میل باطنیم مجبور شدم تنهات بذارم،آخه یه کم مریض شدی و نمیتونی بری مهد کودک،بابا هم گرفتاره،منم هفته پر مشغله ای رو پشت سر میذارم که شکر خدا یکی از پر استرس تریناشون همین الان تموم شد، و تنها آرامش من از تو گفتن و با تو گفتنه، به قول این اصطلاحات جدید مرسی که هستی عشق جان من دو روز پیش گوش درد شدی و مجبور شدیم بریم اورژانس بیمارستان و اولین آمپول زندگیت رو دریافت کردی،قربون اون اشکا و فریادهات بشم چقدر برام سخت بود تحمل دیدن در...
23 آبان 1396
1